اس ام اس شهادت حضرت فاطمه زهرا س
ارسال شده توسط سجاد در 91/2/2:: 2:34 عصر نماز فاطمه اسلام را شرافت داد
دعای نیمه شب او به شیعه عزت داد
سلام عالمیان بانوی دو عالم را
که حق به ساحت قدسیش مقام عصمت داد
....
ای کاش فدک این همه اسرار نداشت
ای کاش مدینه در و دیوار نداشت
فریاد دل محسن زهرا این است
ای کاش درِ سوخته مسمار نداشت
....
در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه
دست حاجت می برم سوی خدای فاطمه
گر برای درد بی درمان مداوا طالبی
رایگان درمان کند دارالشفای فاطمه
....
زهرا چه فرشته است؟ خدا می داند
او از چه سرشته است؟ خدا می داند
بین در و دیوار از آن ضرب لگد
براو چه گذشته است؟ خدا می داند
....
رفتی تو و زینبت ز غم می سوزد
آتش ز نوایش به دلم افروزد
این خانه عزاخانه شود بار دگر
هر گاه نگاه خود به در می دوزد
....
بی تو با شمع علی تا به سحر می سوزد
شمع می میرد و او بار دگر می سوزد
یک نفر مثل درختان سپیدار بلند
در خیالش همه شب بین دو در می سوزد
....
روز شهادت زهراى اطهر است
عالم پر از مصیبت و دل ها مکدّر است
خشکیده چون نهال برومند عمر او
چشم جهانیان همه از اشک غم تر است
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
....
وقتی گدای فاطمه بودن برای ماست
احساس می کنیم که دو عالم گدای ماست
با گریه بهر فاطمه آدم عزیز است
این گریه خانه نیست که دولت سرای ماست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
....
در عزایت این دل دیوانه مى سوزد هنوز
شمع، خاموش ست و این پروانه مى سوزد هنوز
در میان سینه، قلب داغدار شیعیان
از براى محسن دُردانه، مى سوزد هنوز
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
....
این قدر پی قبر من مظلومه نگردید
هرجا دلتان می شکند قبر من آنجاست
هرجا که عزا برمن مظلومه گرفتند
ساکت ننشینید حسین و حسن آنجاست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
....
شب بود و چشم خفتگان در خواب خوش بود
بیدار مردى اشک چشمش، آب خوش بود
در خاک پنهان کرده خونین لاله اش را
آزرده جسم یار هجده ساله اش را
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
....
از نخست زندگی هرگز نمیشد باورم
که شود این خانه روزی قتلگاه همسرم
روزتنهایی که حتی یک نفر یارم نبود
دیدم آنجا پشت در افتاده تنها یاورم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
....
حق ذی القربی ادا شد بعدتو یا مصطفی
کوثر قرآن فدا شد بعد تو یا مصطفی
تازیانه خوردن وناله کشیدن از جگر
قسمت آل عبا شد بعد تو یا مصطفی
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
....
گذشته نیمه ای از شب خدایا
رسیده جان شب بر لب خدایا
فقان از سینه تا لاهوت می رفت
به روی شانه ها تابوت می رفت